چگونه طرد شدن سیلوستر استالونه، راکی را ساخت؟

به گزارش وبلاگ هوانورد، دوران سخت جوانی الهام بخش او برای نوشتن و بازی در فیلم معروف راکی با مضمون روایت زندگی یک بوکسور بود و شخصیتی افسانه ای را از آن ساخت.

چگونه طرد شدن سیلوستر استالونه، راکی را ساخت؟

به گزارش وبلاگ هوانورد به نقل از ال پائیس، اخیرا قهرمانان فیلم های اکشن سالیان دور به جای بازنشستگی بار دیگر بر روی صفحه نمایش بزرگ سینما ها و پلتفرم های استریمینگ ظاهر شده اند. این مردان و زنان که در دهه ششم و بالاتر عمرشان به سر می برند مانند همیشه به نبرد ادامه می دهند.

سیلوستر استالونه 76 ساله در این عرصه پیشتاز بوده است. این بازیگر در سال 2022 میلادی به عنوان یک ابرقهرمان طبقه کارگر به ریشه های خود بازگشت و در مجموعه جنایی تولسا کینگ به ایفای نقش پرداخت. او هم چنین تهیه نماینده کرید 3 بود که نهمین قسمت از مجموعه فیلم های راکی محسوب می گردد و اولین فیلم این مجموعه بدون بازی شخص او در نقش راکی بوده است.

ماجرای حضور استالونه در اولین مجموعه از راکی جالب توجه است. استودیو برای بازیگر نقش راکی به حضور رایان اونیل علاقه داشت. به همین دلیل استودیو به استالونه پیشنهاد داد تا با دریافت 180 هزار دلار پول فیلمنامه را به آنان بفروشد و در فیلم بازی کند. این یک معامله غیرقابل مقاومت برای فردی در موقعیت او بود. او تنها 106 دلار در حساب بانکی خود داشت همسرش اولین فرزندشان (سیج ستاره قسمت پنجم مجموعه راکی که در سال 2021 میلادی درگذشت) را باردار بود.

سیلوستر در وضعیتی بود که بوتکوس سگ اش را فروخت، زیرا توانایی مالی نگهداری از آن را نداشت. با این وجود، استالونه به این پیشنهاد پاسخ منفی داد. تهیه نمایندگان پیشنهاد خود را به مبلغ 360 هزار دلار افزایش دادند. استالونه باز هم نپذیرفت. او پس از نمایش راکی به نیویورک تایمز گفته بود: به همسرم گفتم ترجیح می دهم فیلمنامه را در حیاط پشتی خانه دفن کنم و بگذارم کرم ها راکی را بازی نمایند! من از این که خودم را بفروشم متنفر بودم همان گونه که از بسیاری به خاطر این که خود را می فروشند متنفر هستیم. همسرم موافقت کرد و گقت که اگر لازم باشد حاضر است برای زندگی با من وسط باتلاق هم برود.

داستان فیلم پس از دیدنی نبرد بوکس میان محمد علی و چاک وپنر به شکل جادویی به فکر استالونه رسید. وپنر این فرصت را پیدا نموده بود که با قهرمانی افسانه ای روبرو گردد نبردی نابرابر که در آن او باعث حیرت دیدنگران شد.

وپنر نه تنها با عملکردی درخشان به یک قدمی کسب عنوان قهرمانی سنگین وزن بوکس جهان رسید بلکه چهارمین مرد در تاریخ بوکس جهان شد که توانسته بود محمد علی را کف رینگ بیندازد. علی در حالی مقابل او ناک دان شد که 10 ماه پیش از آن با نمایشی درخشان در یکی از بزرگترین مسابقات بوکس تاریخ جورج فورمن را ناک اوت نموده بود. با این وجود، وپنر که به عنوان بوکسوری از پیش باخته وارد رینگ شد در راند نهم علی را ناک دان کرد.

استالونه می گوید آنجا بود که خود را در خانه حبس کرد با خود گفت باید از جاه طلبی های خفه شده و رویا های در هم شکسته افرادی که در حاشیه نشسته اند و به رویا های خود فکر می نمایند بنویسد. وپنر به راکی بالبوآ تبدیل شد. استالونه ظرف مدت سه روز 90 صفحه از فیلمنامه را نوشت. نگارش فیلمنامه برایش راحت بود، زیرا داستان قهرمانانی که با سرنوشت خود روبرو می شوند داستان شخص او نیز بود.

مبارزات استالونه از بدو تولد شروع شد. در جریان زایمان مادر استالونه پزشکی که او را به جهان آورد عصب صورت اش را بطور ناخواسته برید و لب، چانه و نیمی از زبان اش را تا آخر عمر فلج کرد.

آن جراحت باعث بروز اختلال در گفتار استالونه شد و همین موضوع او را در برابر قلدر های محله آسیب پذیر ساخت. آنان قیافه، صدا و حتی نام او را مسخره می کردند. آنان برای تمسخر او را سیلویا صدا می زدند.

محیط خانوادگی او نیز به همان میزان آشفته بود. جکی استالونه مادرش ستاره شناس و یک پیشگو بود. فرانک استالونه پدر سیلوستر یک بازیکن چوگان بود که به مشکل ناتوانی در کنترل خشم مبتلا بود. به گفته جکی استالونه پدر سیلوستر سادیست (دگرآزار) ترین مردی که خدا تا آن موقع اجازه داده بود روی سیاره زمین زندگی کند! بوده است. او گفته بود: پدر سیلوستر این بچه را تا زمانی که دچار خونریزی می شد شلاق می زد.

با این وجود، بدترین بدرفتاری که استالونه از جانب پدرش با آن روبرو شد فیزیکی نبود. پدرش به او می گفت: چرا نمی توانی باهوش تر باشی، هرگز چیزی نخواهی شد، تو فلج متولد شده ای، چرا به نیروی دریایی ملحق نمی شوی، هرگز به مدرسه نخواهی رسید.

یکی از ظالمانه ترین عبارات فرانک استالونه خاتمه به فیلمنامه راکی راه یافت: شما بدون مغز به جهان آمدید پس بهتر است از بدن خود بهره ببرید. سیلوستر فقط نصفه و نیمه به نصیحت پدرش توجه کرد. او پس از دیدن بازی استیو ریوز در نقش هرکول در یک فیلم قدیمی در تلویزیون عجله کرد. او به یک گورستان خودرو رفت و از قطعات خودرو به عنوان اولین مجموعه وزنه های خود استفاده کرد. او بدن خود را به شکل یک ماشین بی نقص درآورد، اما او می خواست ثابت کند که مغز دارد.

استالونه همیشه دست کم گرفته شده بود. مادرش مشکوک بود که شاید پسرش از استعداد پنهان خاصی برخوردار باشد (همان گونه که تمام مادران این احساس را دارند). او پسرش را نزد یک مشاور برد تا در خصوص آینده شغلی اش او را هدایت کند. پاسخ کاملا تعیین بود: پسر شما برای آن که دستیار برق و کار های فنی مرتبط با آسانسور باشد مناسب است. با این وجود، استالونه برنامه های دیگر در سر داشت. او یک آپارتمان مقرون به صرفه قیمت در منهتن اجاره کرد و شروع به دیدنی تئاتر کرد. او اولین بازی خود را با بازی در نقش یک مینوتور در تنها نمایشنامه ای که پیکاسو نوشته انجام داد. او می خواست بازیگر گردد. با این وجود، او بیش تر آرزو داشت فیلمنامه نویس گردد.

او گفته بود: یک فیلمنامه نویس برای 300 نفر کار می سازد و برای سه میلیون نفر تفریح خلق می نماید پس مهم ترین فرد در یک فیلم کیست؟

او شیشه های خانه اش را سیاه کرد تا نفهمد که شب است یا روز. هم چنین، تلفن و چراغ هایش را قطع کرد و زیر نور شمع با دقت نوشت. زمانی که راکی را تمام کرد ده ها فیلمنامه دیگر را نوشته بود.

خاطرات آن سختی ها به استالونه یاری کرد تا این که خاتمه تهیه نمایندگان تسلیم شدند و موافقت کردند که او نقش اصلی را بازی کند. در ازای آن میزان پولی که به او پیشنهاد شد به طرز چشمگیری کاهش یافت: او صرفا 20000 دلار برای فیلمنامه و 625 دلار در هفته برای بازی در نقش اصلی دریافت کرد. 6 میلیون دلار قبلی به 1 میلیون دلار کاهش یافت که بودجه ناچیزی برای یک محصول هالیوودی بود.

واقعیت آن است که استودیو نمی خواست فیلم را بسازد، اما کلیت ایده فیلمنامه یعنی یک فیلم مبارزه ای چیزی نبود که دیدنگران بدون وجود ستاره ای در فیلم آن را دیدن نمایند. استالونه برای کاهش هزینه ها اعضای خانواده اش را برای ایفای بعضی از نقش های فیلم انتخاب کرد: پدرش فرانک مردی است که پیش از هر مبارزه زنگ را به صدا در می آورد، برادرش فرانک جونیور نقش یک خواننده خیابانی را بازی می کرد و همسرش ساشا به عنوان عکاس ظاهر شده بود.

لوکیشن فیلم غیر قابل مذاکره بود. فیلم در فضای فیلادلفیا ساخته شده بود شهری که نماینده طبقه کارگر است و استالونه بخشی از دوران کودکی خود را در آنجا گذرانده بود. فیلم به سبک چریکی در خیابان فیلمبرداری شده بود. تعجبی که رهگذران راکی را در حال دویدن در بازار مشاهده می نمایند واقعی بود مانند لحظه ای که یک مغازه دار میوه ای را که در فیلمنامه نوشته نشده بود به سوی او پرتاب کرد!

اولین قرار دیدار آدریان و راکی در یک پیست یخ خالی بود، زیرا بودجه کم فیلم به او اجازه نمی داد چیز هایی اضافی وجود داشته باشد. از جنبه مثبت پول پیش پرداخت به استالونه اجازه داد تا دوباره با بوتکوس سگ اش که بخشی از بازیگران بود وقت بگذراند.

همه چیز مانند یک ماشین روغن کاری شده بود از جمله موسیقی متن نمادین فیلم که به وسیله بیل کانتی ساخته شد. کانتی به علت آن که آن موقع مقرون به صرفه ترین گزینه موجود بود انتخاب شد.

اولین انتخاب برای بازی در نقش آدریان سوزان ساراندون بود. با این وجود، او برای ایفای این نقش بیش از میزان زیبا بود. در نهایت تالیا شایر خواهر فرانسیس فورد کاپولا برای این نقش انتخاب شد. شایر درباره پذیرش این نقش گفته بود: من تازه بچه دار شده بودم که آن فیلمنامه به وسیله پست برایم ارسال شد. من نمی دانستم شخصی که آن را نوشته چه کسی است. با این وجود، همه چیز فیلمنامه عالی بود. سیلوستر واقعا یک افسانه عامیانه خلق نموده بود.

با نزدیک شدن به اولین اکران عمومی سر و صدا درباره فیلم شروع شد. بسیاری به این فکر افتادند که شاید این فیلم آن شکستی نباشد که همگان پیش از نمایش پیش بینی می کردند. راکی، اما صرفا یک فیلم پیروز و محبوب نبود.

راکی تحسین منتقدان را نیز برانگیخت. آرتور نایت در نقد خود برای هالیوود ریپورتر درباره آن فیلم نوشته بود: روی کاغذ ممکن است هیچ یک از شخصیت ها به شدت مجذوب کننده به نظر نرسند، اما روی پرده نمایش سینما قلب شما را می ربایند.

اروین وینکلر تهیه نماینده معتقد است که فیلم در زمان مناسب اکران شد. اومی گوید: راکی در زمانی اکران شد که در دهه 1970 میلادی اتفاقات متعددی از جنگ ویتنام تا واترگیت و قیام جوانان اتفاق افتاده بودند. این فیلم برای مان آرامش بخش بود و درباره آینده نگاهی خوش بینانه و امیدوار نماینده ارائه می داد.

راکی فروشی 225 میلیون دلاری داشت و ده نامزدی اسکار را از آن خود ساخت. دو نامزدی نصیب شخص استالونه شد و او را به سومین بازیگری پس از چارلز چاپلین و اورسن ولز تبدیل کرد که در بخش فیلمنامه و بازیگری نامزد اسکار شد.

در شب اهدای جوایز اسکار فیلم استالونه با راننده تاکسی، همه مردان رئیس جمهور و شبکه رقابت کرد، اما نامی که جک نیکلسون هنگام باز کردن پاکت خاطرنشان کرد راکی بود.

هم چنین، راکی برنده جایزه اسکار برترین تدوین و برترین کارگردانی شد. استالونه خود برنده هیچ یک از جوایز اسکار نشد، اما او برنده بزرگ آن شب بود. او در نهایت پیروز شده بود خود را به همگان ثابت کند. استالونه می گوید این ظاهر است که تعیین می نماید مردم در خصوص ما چگونه فکر می نمایند. او با نگاهی انتقادی گفته بود: عضله بلافاصله نشان دهنده حماقت است. گویا اگر بدن عضلانی داشته باشید نمی توانید روشنفکر باشید. در خصوص مرلین که احمق نبود نیز همین اتفاق رخ داد.

با این وجود، پیروزیت بهای خود را داشت. ناگهان همگان تکه ای از او را خواستند. جنجال برانگیز ترین حضور استالونه بازی در یک فیلم غیراخلاقی بود که او در دهه 1970 میلادی در آن به ایفای نقش پرداخته بود زمانی که در پایین جایگاه خود قرار داشت.

او می گوید: در آن موقع از آپارتمان ام بیرون رانده شده بودم و چندین شب متوالی را در ترمینال اتوبوسرانی گذرانده بودم. سعی می کردم از پلیس دوری کنم و دیده نشوم. او در آن موقع چیزی برای از دست دادن نداشت و بنابراین، در آن نقش ظاهر شد و برای دو روز بازی 200 دلار گرفت.

با این وجود، پس از پیروزیت راکی تهیه نمایندگان در پی باج گیری از او بودند. او گفته بود: فکر می کنم آنان 100 هزار دلار از من خواستند. فیلم غیراخلاقی در نهایت اکران شد، اما در نهایت کارنامه حرفه ای استالونه را لکه دار نکرد. استالونه تا به امروز یک اسطوره به جای مانده است.

منبع: فرارو

به "چگونه طرد شدن سیلوستر استالونه، راکی را ساخت؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چگونه طرد شدن سیلوستر استالونه، راکی را ساخت؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید