کاربرد پنهانی کلاه ها و آینه ها در سریال وست ورلد
به گزارش وبلاگ هوانورد، فصل دوم سریال وست ورلد با افشای حقیقت پشت کلاه های پارک دلوس همه چیز را تغییر داد. حالا در فصل چهارم اتفاق مشابهی درباره آینه ها افتاده و وست ورلد یک بار دیگر استعاره بی نظیری برای مخاطبان به وجود آورده است.
در فصل چهارم سریال وست ورلد آینه ها جای کلاه ها را می گیرند و به استعاره نو سریال تبدیل می شوند. استعاره ای از مخمصه ای که در حال حاضر بشریت گرفتارش شده: صفحه های شیشه ای که در همه حال و همه وقت بهشان نگاه می کنیم و توقع داریم به ما نشان بدهند چه کسی هستیم. بدین ترتیب بهترین سریال علمی-تخیلی شبکه اچ بی او بار دیگر هوشمندانه از طریق آینده، به دوران حالِ ما می پردازد.
قبل از اینکه مهمان های خونخوار به پارک وست ورلد قدم بگذارند و هر بلایی دل شان می خواهد سر میزبان ها (hosts) بیاورند، باید خودشان را با غرب وحشی تطبیق بدهند. همه مهمان ها به محض رسیدن به پارک، در اتاقی پر از انواع و اقسام لباس ها، اسلحه ها و باقی لوازم معمول آن دوره، مشغول انتخاب می شوند تا ظاهرشان را با قوانین غرب وحشی بازسازی کنند. معمولاً میزبانی که بهشان خوشامد می گفت و در انجام این کار راهنمایی شان می کرد، آنجلا بود. البته که هیچ کدام از مهمان ها بدون کلاه کابویی آن اتاق را ترک نمی کرد (به طور کلی در آن دوره کلاه بخش مهمی از پوشش آمریکایی ها بود). در حالی که مهمان ها با کلاه های شان ژست می گرفتند و در نقش کابوی های واقعی فرو می رفتند، فصل دوم وست ورلد حقیقت تاریک کلاه ها را بهمان نشان داد: توی تمام کلاه ها یک اسکنر جاسازی شده بود و طی مدتی که مهمان ها توی پارک بودند، تمام فعالیت های مغزی و واکنش های شان به اتفاقاتی که می افتاد بررسی و ثبت می شد و از همین طریق آرشیو بزرگ و کاملی از مهمان ها (که اغلب افراد ثروتمند و با نفوذی بودند) به دست آمده بود.
در فصل چهارم سریال ما را به پارک نوی که شارلوت هیل (میزبانی که نتیجه تکامل پیدا کردن یکی از کپی های دولورس است و حالا کنترل همه چیز را به دست گرفته) ساخته و عصر طلایی (Golden Age) نام دارد می برد. حالا دیگر اسکنرهای پارک پیشرفته تر شده اند؛ شارلوت هیل ترجیح داده به جای اینکه خودشان را توی دردسر بیندازند و اسکنرهای کوچک و جمع و جوری را توی کلاه ها بگنجانند، اسکنرهای قدرتمندتر و بزرگ تری را پشت هر آینه ای که در پارک وجود دارد بگذارند. به این ترتیب مهمان ها با سرعت بسیار بیشتری به دست اسکنرهای نو پردازش می شوند. اما تنها علتی که سریال جای کلاه ها را به آینه ها داده این نیست. درواقع وست ورلد با این جایگزینی سعی کرده رابطه نو بشریت با مخلوق های رباتیکش را به نمایش بگذارد.
کاری که شارلوت هیل در فصل چهارم وست ورلد انجام داده، عملاً مثل این می ماند که آینه بزرگی را جلوی کل بشریت گرفته باشد. هیل می خواهد کل جهان انسانی را زیر سلطه خود داشته باشد و این کار یکی از اقدام های لازم است. برده شدن کل جمعیت نسل بشر در فصل چهارم وست ورلد به طرز هولناکی شبیه شرایط پارک هایی ست که در فصل اول و دوم شاهدشان بودیم. در فصل چهارم می بینیم که میزبان ها دارند درست مثل مهمان های انسان رفتار می کنند. انسان ها را مثل اسباب بازی دور می اندازند، بازی شان می دهند، ازشان برای کام جویی استفاده می کنند و یکهو ازشان خسته می شوند. درست مثل شرایطی که میزبان ها در پارک ها داشتند و بازیچه دست انسان ها بودند. فصل چهارم وست ورلد آینه فصل های اولیه سریال است. همان طور که جلوی آینه دست چپ و راست آدم عوض می شود، حالا جای انسان و ربات، مهمان و میزبان در سریال وست ورلد عوض شده و انسان ها بدون آنکه روح شان خبر داشته باشد، دارند برای اعمال گذشته شان مجازات می شوند، آن هم به شیوه خشونت بار و مریضی که ابداع کننده اش، خودشان بوده اند!
وست ورلد در فصل چهارم به مفهوم عدالت شاعرانه جان تازه ای می دهد: ابزار پیروزیت شارلوت هیل در تسلط به تمام انسان ها را همان مهمان هایی به دستش دادند که در پارک عصر طلایی در آینه ها به خودشان نگاه کردند و با قربان صدقه خودشان رفتند. مسئله آینه ها در وست ورلد همچنین به بزرگ ترین نقطه ضعف بشریت هم اشاره دارد: غرور و خودبینی. به گفته برنارد، شارلوت هیل آینه ها را به عنوان سلاح خود انتخاب کرد تا با بهره برداری تمایلات پوچ مان، همان ها را علیه خودمان استفاده کند. همان غرور و همان خودبینی بود که در ابتدا باعث شد سازندگان میزبان ها، آن ها را دقیقاً شبیه به انسان ها بسازند. و حالا هیل از این شباهت بی نقص نژاد خودش به نسل بشر، به نفع خودش استفاده کرده. از ابتدای فصل چهارم متوجه می شویم هیل اشخاصی مثل مرد سیاه پوش، سناتور و همسرش و… را با ربات ها جایگزین کرده تا نقشه هایش را بدون هیچ مسئله ای پیش ببرد. شباهت این میزبان ها به اشخاص اصلی که از روی شان کپی شده اند آن قدر زیاد است که اگر روبه روی هم قرار بگیرند، انگار جلوی آینه ایستاده اند…
در ظاهر هدف رسمی وجود اسکنر در کلاه های وست ورلد، چیزی جز جمع آوری داده های کاربر نبود. با اینکه نقض حریم خصوصی به شمار میرود، پدیده ای ست که با ورود به سایت ها و استفاده از اپلیکیشن های مختلف هم اتفاق می افتد و به خودی خود چیز خطرناکی نیست. اغلب چنین کارهایی هدف تجاری دارند. کاری که دلوس با مهمان های پارک هایش می کرد هم تا حدی به همین مربوط می شد. شرکت ریهوبوم (Rehoboam) علاقه بسیار زیادی به داده هایی که دلوس از مهمان هایش به دست می آورد داشت. ریهوبوم این داده ها را برای بهبود بخشیدن به الگوریتم پیش بینی هایش لازم داشت (همان چیزی که در فصل سوم سریال شاهدش بودیم). اما علت واقعی و سری وجود اسکنر مخفی در کلاه ها چیز دیگری بود: پروژه فناناپذیری. دلوس قصد داشت میزبان -انسان ها را به وجود بیاورد. ترکیب آگاهی و شعور انسان ها با جسم فناناپذیر، قوی تر و قابل تعمیر میزبان ها. برای به ثمر رساندن این پروژه شرکت دلوس به دانش بسیار زیادی از فکر انسان احتیاج داشت و تمام جزئیات را هم می خواست، بنابراین چه کاری بهتر از مخفیانه پردازش کردن مهمان هایی که با تاریک ترین تمایلات شان مشغول شده اند؟
حالا این سؤال به وجود می آید: حالا که بازی عوض شده، قوانین تغییر کرده اند و شارلوت هیل پشت همه قضایا قرار گرفته، چرا باز هم به چنین اسکنرهایی محتاج است؟ شارلوت هیل که نه به فروختن داده ها احتیاج دارد و نه به پروژه فناناپذیری تمایلی دارد، چرا باید مغز مهمان ها را اسکن کند؟ آینه های اسکن کننده شارلوت هیل هدف کاملاً متفاوتی با کلاه های دلوس دارند. همان طور که برنارد در سریال توضیح می دهد، هیل با خواندن فکر و درونیات مهمان ها اشراف بسیار زیادی به دشمنش پیدا کرد. برگ برنده مهلکی که باعث شد در تسلط به انسان ها و کنترل جهان قدم های پیروزی بردارد. با به دست آوردن چنین اطلاعاتی از انسان ها بود که هیل پیروز شد بفهمد چه چیزی انسان ها را از هم متفاوت می کند. برای همین هم پیروز شد در منطقه تحت کنترلش برای تک تک اشخاصی که آنجا زندگی می کنند پروفایل های متفاوت بسازد (به کمک دولورس که هیچ چیز یادش نمی آید و به نظر می رسد توانایی هایش ابزار دست شارلوت هیل شده اند).
هرچند باید دقت کرد که درست مثل کلاه ها، آینه های شارلوت هیل هم ممکن است کاربرد عمیق تری داشته باشند که هنوز سریال برای مان افشا نکرده. با وجود اتفاقاتی که در فصل چهارم افتاده، به نظر می رسد شارلوت هیل سخت در حال تلاش است تا مسائل و پیچیدگی های پروژه فناناپذیری را رفع کند. حالا با وجود اینکه در قسمت اول فصل چهارم دیدیم شارلوت هیل تمام داده هایی که در دلوس از فکر انسان جمع آوری شده بود را به دست آورد، می توانیم نقشه نهایی هیل را حدس بزنیم. شاید هدف هیل از تمام این کارها دورگه کردن تمام انسان ها باشد، همان طور که پروژه فناناپذیری ازش حرف زده است. شاید هیل می خواهد آگاهی همه انسان ها را به جسم رباتیک منتقل کند و به این ترتیب، تفاوت های این دو گونه (انسان و ربات) را از بین ببرد. اینکه چنین چیزی واقعاً با اهداف شارلوت هیل همخوانی دارد یا نه، سؤالی ست که تا انتهای فصل چهارم پاسخش را نخواهیم گرفت.
منبع: SCREENRANT
منبع: دیجیکالا مگ